از اولین پستی ک تو این وبلاگ گذاشتم من همش ی هدف داشتم
که بفهمم از این دنیا چی میخوام
شاید قرار نیست چیزی بخوام
شاید قراره فقط زندگی کنم
ب اینکه صدسال دیگه هیچ اثری ازم نیست راضیم
واقعا خسته شدم از اینکه انقدر فکر کنم ک دقیقا باید برای زندگیم چی کار کنم
قسمت داغون ماجرا اینکه این همه درس خوندم ولی تو هیچ کدوم از اون واحدهای کوفتی درسی یاد ندادن درست تصمیم گیری رو
اشکان از رو شکم سیری ی پلن مسخره برام کشید ک هرچی سر و تهش رو از بقیه میپرسم به بن بست میخورم
تجربه مرگ با تصادف رو هم تو رزومه ام اضافه کردم
اینکه نزدیک بود بمیرم و به عبارتی اگ مرده بودم الان مراسم هفتمم رو خانواده برگزار کرده بود خیلی وحشتناکه
مرگ با تصادف بدترین مرگ دنیاست اصلا دوست ندارم در اثر تصادف بمیرم
هم درد زیادی رو تحمل کردم هم خانوادم خیلی ترسیدن
مرگ در اثر غرق شدن بهتره
دوست دارم غرق بشم
درد نداره، سبک و رها آدم میمیره
.
بچه ها اگ برای دلسوزی دارین وبلاگ منو میخونین نخونید خواهشا
ب اندازه کافی عصابم داغون هست
درباره این سایت